یکی از مواردی که بر قیمت دلار همواره سایه افکنده سیاست های ارزی بانک مرکزی آمریکاست . آمریکایی ها در طول تاریخ اقتصادی خود همیشه با دست بردن در نظام اقتصادی شرایط را برای قدرت گرفتن دلار نسبت به سایر ارزهای متداول در تجارت بین الملل فراهم آورده اند و این موضوع ابهامی است که از داخل ایران برای ـن نمی توان برنامه ریزی داشت به بیان دیگر اینکه آمریکاییها بخواهند برای جبران کسری تراز تجاری حرکتی را انجام دهند، یک مسالهای خارج از کنترل بانک مرکزی ایران است. از آنجایی که وظیفه بانک مرکزی سیاست گذاری قیمت ارز در داخل کشور است ،بانک مرکزی در نرخگذاری ارز رسمی و ارز بازار نسبت جهانی دلار را رعایت میکند،اگر در بازار جهانی برای مثال نسبت دلار به یورو ۱.۱۹۴۵ باشد، در بازار داخلی هم با فاصله یک روزه تقریبا همین فاصله برقرار است.
اما بیاییم بر این موضوع تمرکز کنیم که قیمت دلار بر چه اساسی بالا و پایین می رود ؟ باید اینطور بیان کرد که چندین عامل بر قیمت ارز تاثیر گذار است ولی غالبا چند موضوع تاثیر بسیار بیشتری نسبت به سایر عوامل می گذارید برای مثال موقعی که خبر خوبی از اقتصاد آمریکا شنیده می شود یا نرخ بیکاری در بازه ۶ ماهه این کشور کاهش می یابد و یا این کشور قدری از زیر بار کسری تراز تجاری شانه خالی می کند بازار خود را برای افزایش نرخ دلار آماده می کند بهای جهانی دلار متناسب با عملکرد اقتصاد آمریکا و تحقق اهداف در هر فصل تغییر میکند،در کنار همه این مسائل مسأله دیگری که برای نرخ دلار تأثیر میگذارد سیاستهای پولی آمریکاست که معمولاً بانک مرکزی آمریکا وقتی جهتگیریهای پولی را تعیین میکند روی تقویت و تضعیف دلار تأثیر میگذارد.به طوری کلی اینطور میتوان استناد کرد که هرگاه انتظار افزایش نرخ بهره در آمریکا ایجاد شود، دلار در برابر سایر ارزها تقویت میشود و اگر انتظار کاهش نرخ بهره باشد نسبت دلار در برابر سایر ارزها کاهش مییابد
اما همیشه تقویت نرخ دلار به نفع آمریکایی ها نیست همواره بین دلار و یوان و دلار با ین ژاپن این ارتباط وجود دارد.به عنوان مثال صادرات ژاپن در یک مقطعی در سال ۲۰۱۶ به شدت افزایش یافت و باعث نگرانی مقامات آمریکایی شد و همین مسأله موجب شد محدودیتهایی برای واردات از ژاپن اعمال کنند و بهای دلار در برابر ین تا حدودی تضعیف شد تا این سیر واردات کنترل شود. چینیها هم نیازمند کاهش ارزش یوان در برابر دلار هستند و این اقدام موجب تقویت دلار در برابر یوان میشد که به هیچ وجه مطلوب آمریکاییها نیست.
یکی از عوامل موثر بر نرخ ارز ورود و خروج ارز است که البته بخش عمده آن ارز دولتی است چرا که بخش عمده درآمدهای ارزی ما از محل صادرات نفت و فرآوردههای نفتی به دست میآید. یکی دیگر از مولفههای مهم، میزان دسترسی به منابع ارزی است که بر نرخ ارز اثرگذار است. از عوامل موثر دیگر گشایشهایی است که در زمینه تجاری و اقتصادی بین ایران و سایر کشورها به وجود میآید . مدتی است که اخباری در ارتباط با فاینانس ایران و کشورهای آسیایی و اروپایی به گوش می رسد اگر این موضوع محقق شود قطعا در ۶ ماه آینده شاهد بهبود شرایط مسب و کار و سرمایه گذاری در کشور واهیم بود و بانک مرکزی قدرت بیشتری برای قیمت کذاری ارز و به خصوص دلار در دست خواهد داشت چرا که منابع ارزی را به موازات بازار در کشورهای خارجی تامین خواهد کرد . فاینانس و ال.سی اکر در ایران محقق شود می توان اینطور تصور کرد که کشور وارد فاز جدیدی از شکوفایی اقتصادی در بخش صنعت خواهد شد . اگر اطلاعات و اخبار مبنی بر این باشد که گشایشهایی در حال انجام است و بازرگانان دسترسی مناسبی به ارز دارند و سطح روابط کارگزاری بانکهای ایرانی با بانکهای خارجی افزایش یافته است به طور طبیعی بهای ریال نسبت به سایر ارزها از جمله دلار تقویت میشود اما از آن طرف انتظارات تورمی که ناشی از سیاستهای اقتصادی دولت وجود دارد عامل رشددهنده بهای دلار است.
فعالان اقتصادی انتظار این را داشته باشند که عرضه پول در آینده افزایش می یابدکه این موضوع موجب می شود ریال در برابر دلار تضعیف شود،اما در ماههای اخیر مقوله دیگری وارد شده است که قطعاً در تغییرات بازار اثر دارد. خبرهایی که در خصوص انعقاد قرارداد تأمین مالی خارجی با کشورهای کره، چین و کشورهای اروپایی منتشر شده است اخبار مثبتی است که میتواند تقویت ریال در برابر دلار و سایر ارزها را در پی داشته باشد.
این موضوع شایان ذکر است که مجموعه سیاستهای اقتصادی دولت این انتظار را در فعالان اقتصادی ایجاد کرده است که تورم تا یک سال آینده ۵ تا ۶ درصد افزایش مییابد، به همین دلیل انتظار از حرکت نرخ ارز به سمت افزایش است. بنابراین یک تغییری در نسبت برابری دلار و ریال داشته باشیم اما اینکه اثر این متغیر با چه میزان میتواند با گشایشهای ارزی خنثی شود به روند اجرای آن بستگی دارد . نظر شخصی نگارنده این است که در ۶ ماه دوم سال جاری قطعاً یک افزایش در نرخ ارز داریم و به نظر میرسد تضعیف ۲۰ درصدی نرخ ریال در برابر دلار تا شهریور ماه سال آینده دور از ذهن نیست مگر اینکه پیشبینیهای صورت گرفته از گشایشهای ارزی در قالب فاینانس و ریفاینانس و متغیرهای دیگری که موجب تضعیف ارزش دلار شود محقق شود که در آن صورت رشد نرخ دلار را کاهش میدهد . اتفاقی که در تحلیل های اقتصادی محجور مانده است رشد بیش از ۲۳ درصدی نقدینگی در یک سال منتهی به تیر ماه امسال در برابر رشد جزئی دلار در یک سال اخیر بوده که واقعا موفقیتی برای دولت ۱۱ ام به شمار می رود چرا که از جمله دلایل این عدم رشد قابل ملاحظه نرخ ارز، تقویت نسبی اقتصاد ایران و انتشار اخبار متعدد در حوزه گشایشهای ارزی و بهبود روابط بانکی با خارج است؛ چرا که هر گاه روابط بینالمللی بهبود یابد بهای ریال در برابر دیگر ارزها بهبود مییابد ، وقتی دولت هزاران میلیارد تومان اوراق اسناد خزانه منتشر میکند، بخشی از این نقدینگی پمپاژ شده در این قالب هدایت شده و اثرات تورمی رشد نقدینگی کاهش مییابد.
به طور خلاصه از این تحلیل این موضوع را می توان برداشت کرد که گرچه تفزایش قیمت دلار در ۶ ماهه منتهی به سال جاری دور از ذهن نیست اما موضوع مهم تقویت ریال در برابر دلار است که تا حدودی می تواند تبعات افزایش نرخ ارز را پوشش دهد و این موضوع در سایه اعتباراتی است که کشورهای اروپایی و آسایی خود را متعهد به پرداخت آن کرده اند. در کل می توان شرایط بازار را در بازه ۶ ماهه مثبت ارزیابی کرد و انتظار می رود مسیر سرمایه گذاری خارجی در ایران به سراشیبی برد-برد رسیده است
کارگاه تحلیل بورس
آرتان پرس
این مطلب بدون برچسب می باشد.
ثبت دیدگاه