نادر جاویدپور امروز در روزنامه جهان اقتصاد نوشت: در ابتدای احداث واحدهای پتروشیمی، هدف صنعت بر تامین نیاز داخل کشور به مواد پایه وارداتی متمرکز بود. بعد از پایان جنگ تحمیلی به چند دلیل این نگاه به رویکرد صادرات محور تغییر جهت داد.
ورود فن آوری های جدید که سبب گردید که احجام تولید بسیار بالا رفته و قیمت تمام شده نیز به شکل مناسبی کاهش یابد. . رویکرد ورود به بازارهای جهانی و تامین سرمایه فاینانس از یک سو و همچنین ایجاد زیرساخت لازم توسعه صنایع و ایجاد اشتغال نیز مسبب احداث طرح های جدید پتروشیمی درقالب طرح های پنجساله توسعه ای بود.
آنچه مهم است آنکه رشد صنایع پایین دستی متناسب و همسنگ رشد صنایع بالادست صنعت پتروشیمی نبود. بخش اعظم تولیدات مختلفی چون پلی اتیلن و متانول صادر می شد و اصولا بسیاری مجتمع ها (مانند پتروشیمی خارگ و اغلب شرکت های واقع در منطقه ویژه اقتصادی پارس) عملاً فضا و امکانات لازم جهت بارگیری محصولات به داخل کشور را نداشتند. اکنون پتانسیل و ظرفیت بالقوه تولیدی پدید آمده که چاره ای جز صادرات ندارد ولی آیا این مطلوب شرکت ها و مجتمع ها هم هست؟
تا سال گذشته اغلب شرکت ها خود نیز به دلایلی تمایل چندانی به عرضه داخلی محصولات نداشتند زیرا تفاوت نرخ ارز رسمی و آزاد و امکان تامین نیازهایی چون قطعات یدکی وارداتی باعث می گردید عرضه محصولات در شرکت بورس کالای ایران صرفا یک تکلیف قانونی باشد. لذا قاعدتاً به هیچ وجه مورد استقبال شرکت هایی که امکان صادرات را داشتند قرار نمی گرفت.
ولی در سال گذشته چندین عامل ظهور کرده که این شرایط مطلوب را با چالش مواجه ساخته است؛
عامل اول در کشور چین ظهور کرد. فن آوری تولید متانول ، اتیلن/پروپیلن از متانول و گاز سنتز، از رشد بالایی برخوردار شد و از آنجا که گاز سنتز از ذغال سنگ نیز قابل تولید است ، ذغال سنگ را به رقیبی جدی برای نفت تبدیل نمود.
نیاز به واردات این محصولات و سایر محصولات زنجیره آنها را در چین کاهش داده و حتی بعضا معکوس گردانیده است. به دلیل سخت گیری ها و قوانین محیط زیستیی که از سال ۲۰۱۶ بر صنعت ذغال سنگ در کشور چین و بسیاری از کشورها تحمیل گردیده است ، پروژه های جدید نیروگاه های برق از ذغال لغو گردیده و بسیاری از واحدهای قدیمی از مدار خارج شده اند.
نتیجه این سلسله اقدامات کاهش مصرف ذغال سنگ به میزان ۶ درصد و سقوط قیمت آن به زیر ۴۰ دلار برای هر تن بوده است.
با توجه به ادامه این روند انتظار می رود مصرف حرارتی ذغال سنگ باز هم کاهش یافته و طبیعتا قیمت آن حتی به زیر ۳۰ دلار در هر تن کاهش یابد و این به معنی کاهش قیمت تمام شده گاز سنتز و به تبع آن رقابت فشرده محصولات پتروشیمی تولیدی چین در بازار آن کشور است.
عامل دوم در کشور هند مشاهده می شود. هند نیز به عنوان دومین بازار بزرگ صادراتی شباهتی به شرایط چین دارد که اگرچه بر تولید گاز سنتز تمرکز ندارد ولی نزدیکی این کشور به بنادر صادراتی چین و مشکلات بانکی در صدور اعتبارات اسنادی و انتقال پول عملاً از آن دسته عواملی هستند که توانسته است از رغبت وارد کنندگان هندی بکاهد.
در آینده نیز در صورت ادامه روند و شرایط کنونی، موانعی در صادرات گسترده از واحدهایی پدید خواهد آمد که در کرانه جنوبی خلیج فارس و دریای عمان در حال احداث هستند.
عامل سوم در آمریکا رخ داده است. اروپای غربی و ژاپن بازارهایی هستند که به شدت تحت تاثیر تولیدات پتروشیمی ایالات متحده قرار گرفته اند.
منبع: اقتصاد آنلاین
بهروز یحیی شیبانی-آرتان پرس
این مطلب بدون برچسب می باشد.
ثبت دیدگاه