رسیدن قیمتها به بیش از ۲۰۰۰ تومان در بدنه بازار فولاد، افزایش بهای شمش در بورس کالا، بسته شدن کانالهای فروش پس از رشد قیمتی از سوی برخی از واحدهای تولیدی، نگرانی از ادامه رشد نرخها و نگرانی بیشتر از ریزش متعاقب قیمتها، کاهش توان تصمیم گیری با ابهام در چشمانداز قیمتها در کنار ضعف نسبی عرضه شمش در روزهای اخیر مواردی است که چهرهای نا متوازن از این بازار را ترسیم می کند که اجازه اظهارنظر شفاف را نیز دریغ داشته است. بهنظر میرسد جریان سوم رشد قیمت ها در بازار فولاد آغاز شده اگرچه شاهد سوخت رسانی به رشد نرخها از ناحیه قیمتهای جهانی هستیم هرچند که گویی واقعیت های بین المللی بازار فولاد در مقایسه با رخدادهای ماه های قبل در بازار داخلی با بزرگ نمایی مشهودی روبه رو هستند. اظهارنظرهای موجود خود می تواند یکی از دلایل رشد نرخها به شمار آید اگرچه رفتارهای اجرایی و معاملاتی برخی از فعالان بزرگ بازار چندان هم شفاف نیست و نمی توان به دقت از برخی رخدادها در بازار فولاد رمزگشایی کرد.
نوسان قیمت ها در هفته های اخیر، تجربه اسفند ۹۴، رشد قیمت ها تا اردیبهشت ۹۵ و سپس سقوط آزاد نرخ را در اذهان زنده می کند، هرچند که حجم رشد قیمتها در روزهای اخیر در مقایسه با سال گذشته نشان می دهد که هنوز هم فضا برای ادامه افزایش قیمت ها وجود دارد. نکتهای که باید با نگرانی از آن یاد ک رد ولی بیم و امید فعالیتها در بازار شرایطی را ایجاد کرده که باید به تمامی جوانب و عواقب تصمیمات با دقت بالایی توجه کرد. در هر حال فعالان بازار هستند که در نهایت هزینه تصمیمات درست یا نا درست خود را پرداخت می کنند؛ بنابراین باید اوج توجه را به رخدادهای روزهای اخیر متوجه ساخت، هرچند که ممکن است حفظ جانب احتیاط و پیگیری استراتژی حفظ موجودیت را نیز در این شرایط تعقیب کرد. نگاهی به نوسان قیمتها نشان می دهد که از ابتدای خردادماه تاکنون رشد قیمتهایی بین ۲۰ تا ۲۵ درصد در بازارهای مختلف مصنوعات فولادی برای تحویل از انبار تهران ثبت شده، هرچند که اوج رشد قیمتی را باید در ۳ هفته اخیر جستوجو کرد تا جایی که در روزهای اخیر شاهد سومین پله رشد قیمتی هستیم. اواخر خردادماه پله اول رشد قیمتها را افزایش منطقی نرخها به ثبت رسید ولی پس از آن شاهد رشد مجدد نرخ در اوایل تیرماه بودیم که از اواخر هفته گذشته و در روز ابتدایی هفتهجاری نیز پله سوم رشد قیمتی با شیبی بسیار تند به ثبت رسید. با توجه به تجربیات پیشین و همچنین شکسته شدن سقف روانی ۲۰۰۰ تومانی در بازار میلگرد شاید پله چهارمی برای افزایش قیمتها در کار نباشد ولی این روند افزایشی مشخص نیست که تا چه زمانی میهمان این بازار خواهد بود.
اما و اگرهای شمش ذوب آهن در بورس کالا
عرضه شمش ذوبآهن اصفهان در بورس کالا با قیمت پایه ۱۵۶۰ تومانی با رقابتی جدی بین خریداران روبه رو شد تا جایی که ۱۰ هزار تن عرضه در نهایت قیمتهای ۱۶ هزار و ۱۱۱ ریال بر هر کیلوگرم و ۱۵ هزار و ۹۸۸ ریال را برای دو معامله مجزای ۵۰۰۰ تنی به ثبت رساند. هرچند که بازهم تقاضا با قیمت های پیشنهادی کمتر از نرخهای معامله نیز در تابلوی بورس به ثبت رسید. به عبارت دقیق تر عرضه ۱۰ هزار تنی شمش ذوبآهن اصفهان در بورس کالا به محکی برای وضعیت کلی در بازار فولاد بدل شد تا جایی که اغلب خریداران حاضر بودند نرخهایی بالاتر از قیمتهای پایه را پیشنهاد دهند که نشان می دهد بازار عطش بسیاری برای خرید دارد. نکته مهمی که در این بین شاید مغفول بماند و در خلال گفتوگوی اهالی بازار شنیده می شود، این مطلب است که چرا با وجود آنکه در بازار شمش به اندازه کافی وجود نداشته و واحدهای نوردی شاید مشکل تامین شمش خود را به سختی مرتفع می سازند؛ واحدهای تولیدی خود بهصورت مستقیم میلگرد در بورس کالا عرضه نمی کنند تا تقاضای اصلی در بازار فولاد پوشش داده شود. این در حالی است که آخرین عرضه مورد استناد میلگرد ذوبآهن اصفهان در هفته گذشته ۱۰ هزار تن با قیمت ۱۶۹۵ تومان در ۱۸ تیرماه بوده که تنها ۲۵۰۰ تن آن مورد معامله قرار گرفته است یعنی یکچهارم معامله شمش روز گذشته و البته تا لحظه تنظیم این گزارش نیز عرضه میلگرد ذوب آهن در بورس کالا برای روز جاری ثبت نشده است. عدم عرضه میلگرد و عرضه شمش خود نکته ای است که در وضعیت فعلی و البته رکود نسبی تقاضا برای مصنوعات فولادی و محصولات نهایی این صنعت نیاز به بحث و بررسی دقیقتری دارد.
گفتوگو با اهالی بازار نشان میدهد که گفتمان غالبی درخصوص وضعیت بازار فولاد وجود ندارد و اگرچه قیمتهای فعلی بسیار ترسناک جلوه میکند ولی بازهم خرید بهصورت جسته و گریخته به ثبت میرسد، اگرچه آدرس بنگاه (انبار در نقاط مختلف کشور) در مکانیزم فروش لحاظ می شود. همین موارد موجب شده تا خرید اگرچه کمتر از روال عمومی بازار در هفتههای گذشته ثبت شود ولی رشد قیمتهای پیشنهادی در روز گذشته به صورت پلکانی در کنار خرید هرچند محدود خود، دلیلی برای بستن فروش محسوب می شود. به عبارت ساده تر فروشنده قیمت های خود را افزایش می دهد ولی بازهم خریداران اقدام به خرید میکنند که در این شرایط یکی از ساده ترین رویکردها توقف فروش خواهد بود.این شرایط خود دلیلی برای نگرانی بیشتر است، زیرا واحدهای نوردی، نه می توانند با رشد قیمتها اقدام به خرید گسترده شمش کرده و نه می توانند در برابر این روند افزایشی موضعی فعال اتخاذ کنند، بنابراین ترجیح خواهند داد تا ذخیره هرچند محدود خود را حفظ کرده و به انتظار آینده بنشینند. همین وضعیت خود دلیلی برای کاهش عرضه ها بهشمار رفته و تقاضای محدود فعلی را با رشد قیمتها هم زمان سازد.
شکستن سقف روانی میلگرد ۲۰۰۰ تومانی
نگاهی به لیستهای فروش متعدد نشان می دهد که سرانجام پس از سالها رکورد میلگرد ۲۰۰۰ تومانی شکسته شده و همین رخداد تاثیر قابل توجهی بر اهالی بازار بر جای می گذارد، زیرا متفق القول خواهند شد که رشد قیمتها وارد فاز سوم خود شده است. افزایش قیمت شمش در بورس کالا اگرچه طرز فکر آغاز جریان سوم افزایش قیمت ها را استارت زده ولی معامله میلگرد ۲۰۰۰ تومانی بحث دیگری است که پس از سالها محقق شده و پتانسیل تغییر طرز فکر اهالی بازار را ایجاد خواهد کرد. این در حالی است که ادامه رشد قیمتها در بورس کالا در کنار تقویت قیمت در بازار میلگرد خود زنجیره افزایش نرخ را تکمیل میکند و دیگر دلیلی برای عدم حمایت از رشد قیمتها باقی نمی گذارد. در برابر این طرز فکر می توان از عقبنشینی احتمالی خریداران نیز سخن گفت، زیرا خرید میلگرد با این قیمتها در شرایط نابسامان فعلی به افزایش بیشتر نرخ نیاز دارد اگرچه ممکن است همین کالاهای خریداری شده نیز در نهایت بازاری برای فروش نداشته باشد. نگاهی به تحلیلهای مختلف در روزهای اخیر در بازار فولاد نشان می دهد که بخش بزرگی از فعالان بازار نسبت به افزایش قیمتها حتی در سطوح پیشین نیز بدبین بودهاند که با توجه به حجم تقاضای مؤثر از سوی مصرف کننده نهایی منطقی به نظر رسیده ولی باز هم شاهد ادامه رشد قیمتها با ابزار سفته بازی بوده ایم که البته با معاملات بورس کالا به تایید رسید.
افزایش بهای شمش در بازارهای مختلف که در رسانهها به تفصیل در مورد آن سخن گفته شد واقعیتی است که نمی توان آن را کتمان کرد اگرچه تاثیرپذیری بازار داخلی از رشد قیمتهای جهانی هم مطلب دیگری است که نیاز به تفسیر دارد. تقریبا همه متفق القول هستیم که توانمندی تولید کل در صنعت فولاد کشورمان بیش از تقاضای داخلی است، بنابراین بازارهای صادراتی را باید یکی از نیازهای واقعی برای آینده بازار فولاد به شمار آورد. حال در این شرایط یعنی قیمت گاز مصرفی مطلوب و بهای سنگ آهن ارزان تر از اغلب نقاط جهان و برتری تولید به نسبت مصرف داخلی، پایین تر بودن بهای شمش و سایر مصنوعات فولادی در کشورمان به نسبت نرخهای جهانی مطلبی است که منطقی به نظر می رسد اگرچه ذات صادرات محور شدن بازار فولاد نیز به این رویکرد قیمتی یعنی پایین تر بودن قیمتها نسبت به بازارهای جهانی نیاز دارد.
حال در این وضعیت که واحدهای بزرگ تولیدی مستقیما اقدام به عرضه صادراتی شمش کرده و برخی از واحدهای تولیدی در کشورمان در هفتههای اخیر نیز تعهد صادراتی گسترده ای برای خود ایجاد کردهاند، باید نگران استراتژی صادراتی کشورمان باشیم، زیرا صادرات را به یکی از ضعیف ترین حلقههای تولید متصل کردهاند گویی به جای میلگرد و مصنوعات فولادی در حال صادرات فولاد خام هستیم که البته اما و اگرهای خاص خود را نیز داراست. نکته دیگر آنکه قطعا تولید کنندگان شمش در ابتدا به ایجاد بازاری امن و دائمی نیاز دارند تا بازاری موقتی با فراز و فرودهای قیمتی، بنابراین حفظ خریداران دائمی در بازار داخلی و صادرات میلگرد و تیرآهن در نهایت برای تمامی صنعت فولاد مفید خواهد بود، زیرا ممکن است با نابودی بخشی از واحدهای نوردی، بازاری دائمی برای مدتی طولانی از گردونه رقابت حذف شود.
تجربه های پیشین نشان داده که در صورت ادامه این وضعیت یعنی رشد قیمتها و البته پس از کاهش نرخ ممکن است بدهیهای سنگینی روی دست برخی واحدهای تولیدی بر جای بماند که ممکن است به زیان بدنه صنعت نورد ایران تمام شود. موارد فوق نشان میدهد که نبود استراتژی صادراتی دقیق میتواند نگرانیهای بزرگی را از آینده بازار مصنوعات فولادی ایجاد کند، به ویژه در شرایطی که ردپای بازارسازی نیز در نوسان قیمتها به چشم بخورد. در صورت ادامه رشد قیمتها شرایط به جایی میل خواهد کرد که واردات شمش در دستور کار قرار بگیرد که همین ویژگی کافی است تا چهره دیگری از بازار را مشاهده کنیم. بررسی بندهای قانونی نشان می دهد که در چارچوب قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر این پتانسیل وجود دارد که عرضه شمش به بازارهای صادراتی نیز پس از تامین نیاز داخلی صورت پذیرد همچون وضعیتی که هماکنون در بورس کالا برای مواد اولیه محصولات پتروشیمی وجود داشته و تنها پیگیری های رسمی و رسانهای توأمان لازم است تا چهره این بازار تغییر کند و به جهت حمایت از صنایع داخلی تغییر جهت دهد. با توجه به وجود تجربه کافی در بورس کالا میتوان به این رویکرد جدید نیز با نگاهی منطقی و اجرایی نگریست. در صورت نیاز در آینده به راهکارهای به کارگیری این شیوه خواهیم پرداخت.
منبع : دنیای اقتصاد
این مطلب بدون برچسب می باشد.
ثبت دیدگاه