بر طبق این گزارش شرکت ۱۱۰هزار تن اسلب در بهمن ماه تولید کرده و ۷۰هزار تن ازان را فروخته است. میانگین تولید و فروش ماهانه طی ۱۱ماه اخیر به ترتیب ۹۳هزار تن و ۱۰۸هزار تن بوده است.
شرکت در کل این ۱۱ ماه اقدام به تولید ۱,۰۲۲,۲۰۰ تن محصول و فروش ۱,۱۸۸,۱۴۴ تن نموده است. لازم به ذکر است که ظرفیت اسمی ۱.۵میلیون تن اسلب دارد ضمن اینکه شرکت قادر است آهن اسفنجی مورد نیاز را نیز تامین کند همچنین ظرفیت واقعی تولید در سال ۹۶ به سطح ظرفیت اسمی خواهد رسید.
این شرکت که برای سال ۹۵ زیان هر سهم را ۸۳ریال اعلام کرده بود برای سال ۹۶ به سود ۸۲ریالی در هر سهم می رسد.
هرمز پیشبینی کرده که اسلب را بین ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۸ تومان در هر کیلو به فروش برساند.
بهای تمام شده هر تن محصول اسلب نیز ۱۲۱۳ تومان فرض شده چون فرض شده شرکت هر تن گندله را ۳۲۷هزار تومان خریداری کند که به معنای این است که هر کیلو محصول فخوز ۱۵۵۷ تومان باشد در حالی که قطعا متوسط نرخ فخوز نمی تواند بالاتر از نرخ اسلب باشد!
اگر متوسط نرخ شمش فخوز را همچون اسلب هرمز در نظر بگیریم ۱۱۴میلیارد تومان به نفع هرمز خواهد بود که می تواند سود فعلی را تقریبا تا دوبرابر افزایش دهد ضمن اینکه نرخ واقعی فروش بهمن ماه ۱۴۱۹تومان است و حتی نرخ اسلب جای این را دارد که در محدوده ۱۶۰۰ تومان معامله شود!
اما درگیری اصلی هرمز در بخش هزینه مالی است. این شرکت فرض کرده که میزان بدهی بانکی در سال ۹۶ رشد ۱۲میلیارد تومانی داشته باشد و هزینه مالی نیز به ۱۱۳میلیارد تومان برسد.
واقعیت این است که صورت جریان وجوه نقد نشان می دهد، وضعیت سال ۹۵ بهتر از ۹۴ است
در سال ۹۴ شرکت ۴۴۷میلیارد تومان وام جدید گرفت و ۴۲۶میلیارد تومان بازپرداخت کرد یعنی مانده وام رشد کرد اما در ۹ماه سال جاری ۲۲۰میلیارد تومان وام جدید گرفت اما ۲۸۰میلیارد تومان از وام های قبلی را تسویه کرد و این به معنای کاهش مانده بدهی بانکی بر اساس صورت جریان وجوه نقد است.
با این اوصاف می توان امیدوار بود که هرمز بتواند تا حدودی هزینه مالی خود را نیز کاهش دهد با این حال چون فولاد هرمزگان یک شرکت ۱۵میلیارد سهمی است در حالی که کل ظرفیت تولید آن ۱.۵میلیون تن است، بنابراین هیچگاه به یک eps با اهمیت نمی رسد و سطح سودآوری شرکت در یک تحلیل خیلی خیلی خوشبینانه(اسلب ۱۶۰۰ تومان، نرخ شمش ۱۳۵۰تومان) به ۳۰ تومان در هر سهم می رسد نتیجه اینکه هرمز به سختی می تواند سطح p.e مناسب بگیرد.
به نظر می رسد اگر هرمز یک طرح توسعه تولید ورق(مانند تکنولوژی فولاد مبارکه) اجرا کند، میزان سودآوری به شدت رشد می کند بنابراین تصور این است که هرمز باید به سمت یک طرح توسعه دیگر برود و سطح تولید خود در بخش اسلب را افزایش ندهد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
ثبت دیدگاه