بازار سهام در یک هفته اخیر نمایی از خوشبینی به برجام و بدبینی به آینده صنایع کامودیتی محور را به نمایش گذاشت. به نظر میرسد تا زمان مشخص شدن آینده مذاکرات اتمی، بازار همچنان به این مساله توجه کند. با این حال میتوان گفت که برخلاف هفتههای گذشته نشانههایی از رکود در صنایع غیر برجامی مشهود به نظر میرسد.
* جبههبندی برجامی معاملات سهام
به گزارش آرتان پرس، تجربه ادوار گذشته نشان داده است که اگرچه قطببندیها در بازار سهام همواره وجود داشته، با این حال جبههبندی مذاکراتی این بازار در برهه کنونی نیز میتواند با مشخص شدن نتایج مذاکرات به مرور زمان تغییر کند.
بازار سهام در هفته گذشته شاهد تاثیرگذاری تحولات مربوط به مذاکرات رفع تحریمها با چاشنی احتیاط بود. طی این هفته هر چند شاخص کل رشد محدوده ۲/ ۰ درصدی را تجربه کرد اما گروههای موسوم به برجامی شامل خودروسازان و بانکها واکنش مثبت جدیتری به اخبار مزبور نشان دادند. از منظر معاملات نیز علائم بهبود اولیه شامل افزایش ارزش روزانه از کانال دو هزار میلیارد تومان به سه هزار میلیارد تومان به چشم میخورد.
حجم دادوستدها عملا بهعنوان یک متغیر مهم پیشنگر مورد توجه سرمایهگذاران است زیرا هرگونه رونق در بازارهای مالی از مسیر افزایش حجم معاملات میگذرد. با عنایت به رفت و برگشت مکرر اخبار مذاکراتی و سوابق مربوط به تغییر شرایط از خوشبینی به بدبینی و بالعکس، انتظار میرود تا واکنش اصلی سرمایهگذاران در بازار سهام پس از اعلام خبر توافق احتمالی نشان داده شود، با این حال فرآیند تدریجی اجرای توافق احتمالی موجب میشود تا آثار اقتصادی رفع تحریمها در طول زمان پدیدار شود.
در طول هفته گذشته آنچه که بیش از هر چیز حائز اهمیت بود، جبههبندی برجامی معاملات سهام، پررنگ تر شدن حال ناخوش فولادیها در بورس و آرامش خاطری بود که به پالایشیها تزریق شد.
* احیای مجدد دوقطبی در بازار
شکلگیری دوقطبیهای مختلف معاملاتی در تاریخ فعالیت بازار سرمایه کشور پرسابقه است. در نمونههای اخیر، در برههای از فاز رونق در سالهای ۹۷ و ۹۸، این دوگانگی بین سهام کوچک و بزرگ شکل گرفت و اقبال به سهام کوچک و فاصلهگرفتن از شرکتهای سنگین وزن قابلمشاهده بود.
در اوج رونق سال ۹۹ نیز در برههای سهام دولتی و غیر دولتی شاهد قطببندی بودند و سرمایهگذاران معتقد بودند که به دلیل حمایت دولت از بازار، سهام شرکتهایی که در نهایت ذینفع دولتی دارند بازدهی بهتری خواهند داشت.
یکی دیگر از دوقطبیهای مشهور که مسبوق به سابقه است، دوگانه سهام برجامی و غیر برجامی است که با توجه به کشدار شدن فرآیند مذاکرات هر از چندگاهی پررنگ میشود. در روزهای اخیر نشانههایی از احیای دو قطبی مزبور رصد شد بهطوری که موج تقاضای جدید عمدتا در سهام گروههای بانکی و خودرو شکل گرفت که تصور میشود از رفع تحریمها اثر مثبت بپذیرند.
نیمه دیگر بازار که عمدتا شامل سهام کالایی و صادرکنندگان کامودیتی است در رکود نسبی به سر میبرند و این فرضیه که توافق احتمالی باعث کاهش نرخ ارز میشود مانع از اقبال تقاضا به سهام صنایع شاخص شده است. بررسی سوابق تاریخی اما نشان میدهد که این نوع قطببندیها به اشکال مختلف هیچگاه پایدار نیستند و به جز ایجاد موجهای مقطعی، نقش تعیینکنندهای در بازدهی میان مدت و بلند مدت سهام ایفا نمیکنند.
* چراغ قرمز فولاد در بازار جهانی
یکی از صنایع مهم و بزرگ بورس تهران که حضور پررنگی در سبد اکثر سرمایهگذاران تحلیل محور و حقوقیها دارد، صنعت فولاد است که تحولات آن عمدتا به بازارهای جهانی و نرخ ارز گره خورده است. روند نوسان قیمت جهانی فولاد نشان میدهد که یکی از منفیترین بازدهیها در پنج ماه گذشته همگام با اصلاح گسترده قیمتها در این بخش رقم خورده است.
در این میان، ارزش مبادلاتی محصولات مرتبط با تولیدکنندگان ایرانی از ابتدای سال به طور میانگین تا ۳۵ درصد کاهش یافته است. انعکاس این مساله در بورس کالای ایران هم قابل مشاهده است به نحوی که به عنوان نمونه، قیمت محصول اصلی فولاد مبارکه (ورق گرم) در معاملات هفته گذشته به کانال ۱۶ میلیون تومان در هر تن بازگشت که نه تنها بیش از ۲۰ درصد از ابتدای سال کمتر است بلکه آخرین بار در پاییز ۹۹ در این محدوده قرار داشته است.
نرخ میانگین شمش فولاد خوزستان هم شرایط مشابهی دارد و افت متناظری را ثبت کرده که به نوبه خود بر قیمت سنگ آهن و سودآوری شرکتهای معدنی تاثیرگذار است.
از سوی دیگر، شرایط بزرگترین مصرفکننده فولاد جهان یعنی چین نیز مبهم بوده و به دلیل ورود بازار مسکن به رکود، واردات فولاد آن به کمترین میزان از سال ۱۹۹۷ تاکنون رسیده است! برخی از خبرهترین کارشناسان اقتصاد این کشور معتقدند که رکود فعلی بازار مسکن چین ساختاری و پیچیده است و برخلاف تجربههای قبلی، به دلیل عمق بحران، با سیاستهای انبساطی و موقت قابل ترمیم نیست.
در صورت ادامه ضعف تقاضا از سمت چین، این احتمال وجود دارد که بازار فولاد جهانی کماکان تحت فشار باقی بماند. برآیند این تحولات موجب میشود تا سایه روند مزبور بر صنعت فولاد و سنگ آهن و شرکتهای مرتبط در بورس تهران نیز سنگینی کند.
* عبور پالایشگاهها از ابهامات تاریخی
یکی از صنایع پر چالش بزرگ در بازار سرمایه از بدو حضور نخستین شرکت (پالایشگاه نفت اصفهان در سال۱۳۸۷) صنعت پالایشگاهی بوده است.
شرکتهای این صنعت تا پیش از ورود به بورس، تقریبا بهعنوان یکی از ادارات ذیحساب وزارت نفت فعالیت میکردند و دغدغه سود و زیان در آنها مطرح نبود، پس از حضور در بازار سرمایه اما شرایط متفاوت شد و با ورود ذینفعان جدید به ترکیب سهامداری، تعیین تکلیف و شفافیت رابطه مالی پالایشگاه و شرکت ملی پالایش و پخش اهمیت یافت.
از همان ابتدا اما پالایشگاهها با مشکل تاخیر در دریافت و انتشار صورتهای مالی در مقاطع فصلی مواجه بودند. علاوه بر این، عدم شفاف سازی لازم در خصوص نرخ خوراک و فرآوردهها و نوسانات مکرر حاشیه سود شرکتهای مزبور موجب شد تا این صنعت به عنوان یکی از گزینههای پر ابهام نزد تحلیلگران شناخته شود.
شدت ابهامات و کش و قوس بین اهالی بازار سرمایه و پالایشگاهها به اندازهای بود که یکی از مقامات ارشد سابق وزارت نفت، خصوصیسازی این صنعت را اشتباه خوانده بود! تحولات یک سال اخیر اما مسیر متفاوتی پیموده بوده، چراکه در گام اول، در مهر ماه سال گذشته طی یک ابلاغیه مشروح، وزارت نفت جزئیات نحوه محاسبه خوراک و محصول را شفافسازی کرد و بر اساس صورتهای مالی ۱۲ ماهه شرکتها، به الزامات مفاد آن (که به جهش سودآوری پالایشگاهها انجامید) هم پایبند ماند.
در روزهای اخیر نیز دستورالعمل جدیدی منتشر شد که نهتنها فرمول سال گذشته را تکرار کرد بلکه در سمت خوراک، کیفیت نفت خام را در محاسبه نرخها لحاظ میکند که بر اساس برآوردهای اولیه تحولی مثبت (اما کوچک) برای شرکتها از منظر سودآوری بهشمار میرود.
به این ترتیب میتوان گفت صنعت پالایشگاه پس از یک دوره پر ابهام و دشوار به شرایطی شفاف و پایدار به لحاظ تحلیلپذیری رسیده است. با توجه به ارزشگذاری متعادل کنونی سهام پالایشگاهها، سهامداران میتوانند نسبت به آینده این گروه مشروط بر عدم سقوط قیمت جهانی نفت و محصولات پالایشی امیدوار باشند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
ثبت دیدگاه