سه شنبه, ۱ آبان , ۱۴۰۳ 19 ربيع ثاني 1446 Tuesday, 22 October , 2024 ساعت ×
  • گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

    مهر ۱۴۰۳
    ش ی د س چ پ ج
    « شهریور    
     123456
    78910111213
    14151617181920
    21222324252627
    28293031  
  • × کاربر گرامی! قیمت محصولات فولادی بروز رسانی شد مشاهده قیمت ها

    صادرات فولاد چین مسبب اضطراب قیمت های جهانی

    شناسه : 86149 28 مهر 1403 - 11:00

    چین در مواجهه با رکود تقاضا در داخل، مقادیر فزاینده ای فولاد به خارج از کشور می فروشد. از آنجایی که چنین صادراتی با کمتر از هزینه تولید انجام می شود و قیمت فولاد را در سطح جهانی کاهش می دهد، به فولادسازان در همه جا آسیب می رساند

    صادرات فولاد چین مسبب اضطراب قیمت های جهانی
    پ
    پ

    چین در مواجهه با رکود تقاضا در داخل، مقادیر فزاینده ای فولاد به خارج از کشور می فروشد. از آنجایی که چنین صادراتی با کمتر از هزینه تولید انجام می شود و قیمت فولاد را در سطح جهانی کاهش می دهد، به فولادسازان در همه جا آسیب می رساند.

    چگونه چین با ظرفیت ۱.۰۷۸ میلیارد تن فولاد خام و ظرفیت ذوب آلومینیوم ۴۵.۱۹ میلیون تن (میلیون تن) به یک نیروگاه تولیدی شگفت انگیز تبدیل شده است؟ هر تعداد پایان نامه با موضوع تجزیه و تحلیل عوامل اقتصادی و سیاسی که صنعتی شدن سریع کشور را از اواخر قرن بیستم پیش می برد، در دسترس است. تمام تحقیقات علمی در مورد این موضوع باعث اعتبار “معجزه اقتصادی” می شود. مقامات حزب کمونیست در توصیف تغییر اقتصاد به عنوان “اقتصاد بازار سوسیالیستی” برای دنگ شیائوپینگ، رهبر بی چون و چرای جمهوری خلق چین برای بیش از یک دهه احساس راحتی می کنند. تا نوامبر ۱۹۸۹، معمار چین مدرن از طریق “سیاست درهای باز” شرایط مطلوبی را برای سرمایه گذاری خارجی ایجاد کرد.

    هند نیز مدتی است که جاه طلبی تبدیل شدن به یک کارخانه برای جهان را پرورش داده است. برای دستیابی به این هدف، دهلی نو امیدوار است که «استراتژی چین به علاوه یک» شرکت‌های آمریکایی (برای شروع، اما اکنون توسط گروه‌های تجاری در ژاپن و اروپا نیز دنبال می‌شود) شرکت‌های بسیاری را در این مناطق شاهد ساخت کارخانه‌هایی در هندوستان کرده است.

    برای نزدیک به سه دهه، شرکت‌هایی در غرب و ژاپن سرمایه‌گذاری هنگفتی را در چین انجام داده‌اند تا از هزینه‌های کم نیروی کار و تولید آن بهره ببرند. اما با گذشت زمان، زمانی که این مزیت شروع به محو شدن کرد، تنش‌های ژئوپلیتیکی و اختلافات تجاری مرتبط با محوریت پکن افزایش یافت. احتیاط ناشی از همه اینها، سرمایه گذاران خارجی را در مورد خطرات وابستگی بالای زنجیره تامین به چین با سرمایه گذاری بیش از حد در یک کشور متقاعد کرده است. شرکت‌های نگران در تلاش‌های خود برای کاهش وابستگی بیش از حد به شرکت‌های چین، که ممکن است به طور جدی در عملیات کلی آن‌ها در مواقع بحران اختلال ایجاد کند (مثلاً درگیری واقعی ناشی از طرح‌های چینی در تایوان و ادعاهای مربوط به دریای چین جنوبی)، در حال جابجایی قطعات هستند.

    روز گذشته، آمیتاب کانت، شرپا هندی گروه ۲۰، وقتی گفت که ظهور چین به عنوان یک کشور تولیدکننده قدرتمند عمدتاً به دلیل ایالات متحده است، سخنانش را کوتاه نکرد. او گفت: «اگر به ۳۰ شرکت برتر در آنجا نگاه کنید، ۹۵ تا ۹۸ درصد تولید آنها به چین واگذار شده است. و فایده در این سطح از وابستگی به کشوری است که غرب با آن اختلافات فزاینده ای بر سر مجموعه ای از مسائل سیاسی و تجاری دارد. علاوه بر کمک به آنها برای تامین قطعات و محصولات نیمه تمام و نهایی برای استفاده شخصی خود، بازار داخلی بزرگ یک ملاحظات مهم برای ساخت کارخانه‌ها در چین توسط شرکت‌های چندملیتی مستقر در غرب و ژاپن بود. اما تقاضای داخلی در چین دیگر مانند گذشته رشد نمی کند.

    یافته‌های اخیر اتاق بازرگانی آمریکا در شانگهای نشان می‌دهد که شرکت‌های آمریکایی که در چین کار می‌کنند، سودهای کم سابقه و همچنین کاهش شدید اعتماد تجاری را گزارش کرده‌اند. از میان فعالیت ۳۰۶ شرکتی که توسط اتاق تجزیه و تحلیل شد، تنها حدود ۶۶ درصد در سال ۲۰۲۳ سودآور بودند. جای تعجب نیست که حداقل ۲۵ درصد از شرکت های آمریکایی سرمایه گذاری در عملیات چین را کاهش داده و تمرکز خود را به کشورهایی مانند ویتنام، هند و مالزی و آمریکای لاتین تغییر داده اند.

    در کنفرانس اخیر جهانی فولاد که تحت نظارت انجمن فولاد هند در دهلی نو برگزار شد، شرکت کنندگان به طور کامل به این موضوع پرداختند که چگونه یک بازار اشباع شده املاک و مستغلات، همراه با بحران نقدینگی که توسعه دهندگان املاک با آن مواجه هستند و کاهش شهرنشینی فشرده فولاد، در حال خروج است. چین با مازاد فزاینده فولادی که این کشور در بازار جهانی به ضرر کشورهای دریافت کننده فولاد چین دفع می کند.

    در گزارشی که توسط McKinsey & Company تهیه شده است، می‌گوید: «در حال تحول با فولاد»، با توجه به اینکه تغییرات ساختاری چین را از توسعه فولاد فشرده دور می‌کند، انتظار می‌رود تقاضا (داخلی) از حدود ۹۰۰ میلیون تن در سال ۲۰۲۳ به حدود ۸۰۰ تا ۸۵۰ میلیون تن تا سال ۲۰۳۵ کاهش یابد. اقتصادهای توسعه یافته با زیرساخت های ایده آل و تقاضا برای مسکن تا حد زیادی برآورده شده است، انتظار می رود کاهش تقاضای فولاد را تجربه کنند.

    با ناامیدی سایر کشورهای فولادساز، آنها تنها شاهد کاهش ظرفیت فولاد چین به ۱.۰۷۸ میلیون تن در سال ۲۰۲۳ از ۱.۱۱۶ میلیون تن از طریق حذف کارخانه های قدیمی و آلاینده بوده اند. در آینده، کشوری که تنها اجازه جایگزینی ظرفیت را می دهد، اما بدون افزودن خالص، ظرفیت کاهش را در محدوده ۱.۰۳۰ و ۱.۰۶۰ میلیارد تن تا سال ۲۰۳۵ تجربه خواهد کرد. اهداف انتشار دوگانه کربن در چین عبارتند از: اوج انتشار کربن تا سال ۲۰۳۰ و بی‌طرفی کربن تا سال ۲۰۶۰.

    با این حال، با توجه به اینکه صنعت فولاد در آنجا بیش از دو تن دی‌اکسید کربن به ازای هر تن فلزی که تولید می‌کند، بیش از دو برابر تولید می‌کند، به راحتی به دست نمی‌آید. همچنین به طور قابل توجهی بالاتر از میانگین جهانی انتشار CO2 است. مشکل انتشار مرتبط با فولاد چین عمدتاً به دلیل دو عامل است: اول اینکه منبع انرژی برای صنعت عمدتاً زغال سنگ سوخت فسیلی است. دوم، رواج فناوری قدیمی در مقیاس وسیع است. اما با از بین رفتن کارخانه های قدیمی، صنعت شاهد تغییر تدریجی به سمت فولادسازی مبتنی بر کوره قوس الکتریکی (EAF) است.

    مک کینزی انتظار دارد سهم EAF از ظرفیت فولادسازی چین از ۱۶ درصد در سال ۲۰۲۲ به ۲۰ تا ۲۵ درصد تا سال ۲۰۳۵ افزایش یابد. در عین حال، تولیدکنندگان فولاد از طریق مسیر BF-BOF تحت فشار دولت برای نوسازی، استفاده بیشتر و بیشتر از انرژی های تجدیدپذیر باقی خواهند ماند. از جمله برق آبی و نصب تاسیسات جذب، استفاده و ذخیره کربن (CCUS). در حالی که بقیه جهان از درجه بسیار بیشتری از هرس ظرفیت و نوسازی سریع‌تر صنعت فولاد چین استقبال می‌کردند، اما به شدت نگران افزایش صادرات از کشوری با بیش از نیمی از تولید جهانی فولاد است. در هشت ماهه اول سال ۲۰۲۴ منتهی به اوت، محموله های فولادی چین به سواحل خارجی با ۲۰.۶ درصد افزایش نسبت به مدت مشابه سال قبل به ۷۰.۵۸ میلیون تن رسید. از سال ۲۰۱۶ تاکنون صادرات به این حجم زیاد اتفاق نیفتاده است. افزایش سریع صادرات تا کنون در سال جاری باعث شده است که مک کینزی پیش بینی کند که صادرات در سال ۲۰۲۴ بیش از ۱۰۰ میلیون تن باشد، در مقایسه با ۹۳ میلیون تن در سال ۲۰۲۳. برخی از آژانس های تحقیقاتی فکر می کنند صادرات فولاد چین به دلیل رکود تقاضای داخلی و احتمال تشدید درگیری های تجاری می تواند از ۱۱۰ میلیون تن فراتر رود.

    نه تنها چین، بلکه کره جنوبی، ژاپن و ویتنام نیز همچنان به فروش فولاد زیادی به هند ادامه می‌دهند که توسط بازاری که در آن استفاده از این فلز با جهش ۱۳.۶ درصدی به ۱۳۶ میلیون تن در سال‌های ۲۰۲۳-۲۴ رسیده است، ادامه می‌دهند. نه تنها بازاریابی غارتگرانه چین عاملی برای تبدیل شدن هند به یک واردکننده خالص فولاد است، بلکه صادرات فولاد از اینجا را نیز دشوار می کند. واردات فولاد هند در سال مالی گذشته با ۳۸ درصد افزایش به ۸.۳ میلیون تن رسید که صادرات با ۱۱.۵ درصد افزایش به ۷.۵ میلیون تن رسید. واردات فولاد هند همچنان سرزنده است و به صنعت داخلی آسیب وارد می کند و دهلی نو را وادار می کند تا اقداماتی را برای جلوگیری از واردات با هزینه تولید کمتر انجام دهد.

    تأثیر شکار چین از طریق صادرات فولاد توسط مدیر عامل تاتا استیل و MD TV Narendran به خوبی خلاصه شده است که گفت که فولادسازان هندی باید حاشیه EBITDA بین ۱۵ تا ۲۰ درصد داشته باشند تا بتوانند ظرفیت های جدید را تامین کنند. اما به دلیل واردات زیاد، قیمت فولاد در هند به پایین ترین حد خود در بیش از سه سال گذشته رسیده است. چین که با فولاد مازاد بر دوش است، «مشکل» خود را به سایر نقاط جهان صادر می کند. این مشکلی است که ما در سال ۲۰۱۵ با آن مواجه شدیم و اکنون در حال بررسی مجدد است. چین فولاد را به قیمت هایی می فروشد که حتی خودشان هم ضرر می کنند. کشورهای دیگر در حال انجام اقداماتی برای رفع این مشکل هستند. هند قطعاً باید اقداماتی را نیز در نظر بگیرد.» علاوه بر صادرات مستقیم چین، این کشور مظنون به ارسال منابع به جهان از جمله از طریق برخی از کشورهای جنوب شرقی آسیا است.

    مک‌کینزی می‌گوید: «در هفت تا هشت فصل گذشته، صنعت فولاد در سرتاسر جهان با فشار حاشیه مواجه بوده است. از آنجایی که کشورها صادرات خود را برای رسیدگی به ظرفیت مازاد داخلی افزایش می دهند، انتظار می رود فشارهای حاشیه در سراسر جهان از جمله هند ادامه یابد. در چنین شرایطی، صنعت فولاد هند که بلندپروازانه‌ترین برنامه‌های رشد جهان را دارد، با کار دشوار تولید مازاد برای تامین مالی پروژه‌های جدید مواجه خواهد شد. این موضوع توسط نارندران و دیگر رهبران صنعت در موارد متعدد تاکید شده است. سه عامل اصلی که باعث رشد تقاضای فولاد در هند می شود عبارتند از: تمرکز مستمر بر ایجاد یک زیرساخت قوی که از تولید حمایت می کند و در عین حال هزینه لجستیک را به تدریج کاهش می دهد. دوم، انتظار می رود این کشور تا سال ۲۰۳۰ ۱۴۰ میلیون خانوار جدید طبقه متوسط ​​را با درآمد سالانه بیش از ۱۰۰۰۰ دلار اضافه کند و این امر مولد تقاضا برای فولاد و سایر فلزات خواهد بود. سوم، سیاست‌های دولت در جهت تبدیل کشور به قطب فعالیت‌های صنعتی مانند آنچه قبلاً در چین رخ داده است، انجام می‌شود.

    مک‌کینزی پیش‌بینی کرده است که تقاضای فولاد هند تا سال ۲۰۳۵ در محدوده ۲۴۰ تا ۲۶۰ میلیون تن باشد، که بر اساس CAGR 6 درصد است. به گفته این آژانس مشاوره و تحقیقات، این صنعت – به منظور پاسخگویی به تقاضای فزاینده – اعلام کرده است که ظرفیت جدیدی را تا ۸۰ میلیون تن در “دهه آینده، عمدتاً از طریق مسیر یکپارچه BF-BOF مبتنی بر زغال سنگ در حال حاضر” افزایش داده است. در این تلاش، تمام فولادسازان پیشرو از تاتا استیل تا JSW گرفته تا ArcelorMittal-Nippon Steel تا SAIL شرکت دارند.

    این مطلب بدون برچسب می باشد.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.