جهش قیمت شمش فولادی در معاملات ۲۴ آذر را نمیتوان به رقابت هیجانی یا التهاب مقطعی نسبت داد. خوانش دادههای دو هفته متوالی نشان میدهد موتور اصلی این افزایش قیمت، جابهجایی کف قیمتی (قیمت پایه) بوده و بازار عملاً در حال تطبیق با یک سطح جدید قیمتگذاری است.
در فاصله هفتههای ۱۷ تا ۲۴ آذر، اگرچه میانگین قیمت معاملهشده حدود ۲.۲ هزار تومان به ازای هر کیلو افزایش یافته، اما قیمت پایه بیش از ۳.۲ هزار تومان رشد کرده است. این ناهمترازی بهروشنی نشان میدهد که رشد کف قیمتی از جهش نهایی قیمت معامله جلو زده و بازار برای هضم این شوک، پرمیوم رقابتی را کاهش داده است. به بیان ساده، افزایش قیمت از «پایه» آمده، نه از «رقابت».
رفتار پرمیوم رقابتی این نکته را تأیید میکند؛ فاصله قیمت معامله از پایه از حدود ۴.۴ هزار تومان به حوالی ۳.۴ هزار تومان کاهش یافته است. یعنی بیش از ۱۰۰ درصد افزایش قیمت معاملهشده توسط رشد قیمت پایه پوشش داده شده و رقابت بازار نهتنها تشدید نشده، بلکه فشردهتر شده است. این الگو معمولاً زمانی دیده میشود که بازار کف جدید را میپذیرد، اما توان یا تمایل پرداخت اضافه روی آن را ندارد.
در سمت عرضه و تقاضا نیز نشانهای از التهاب غیرعادی دیده نمیشود. نسبت تقاضا به عرضه حدود ۲.۸ برابر بوده، فروش کامل عرضه (با احتساب مچینگ) ثبت شده و همزمان حجم عرضه نسبت به هفته قبل کاهش داشته است. در شرایط معمول، چنین ترکیبی میتواند محرک افزایش پرمیوم باشد، اما در این مقطع، شوک قیمت پایه نقش غالب را ایفا کرده و رقابت صرفاً بهعنوان عامل مکمل عمل کرده است.
مچینگ و رفتار بازیگران بزرگ بازار نیز بیشتر نقش تأییدکننده و تشدیدکننده داشتهاند تا عامل اصلی. سیگنال کمبود عرضه مؤثر و جدیت تقاضا به بازار منتقل شده، اما وزن این عامل در برابر جهش پایه محدود بوده است. سایر عوامل مانند ریسک تحویل یا تفاوت شرایط عرضهکنندگان نیز در حاشیه قرار میگیرند.
در مجموع، برآورد کمی سهم عوامل نشان میدهد حدود دوسوم تا سهچهارم جهش قیمت ناشی از افزایش قیمت پایه بوده و سهم رقابت و فشار تقاضا بهمراتب کمتر است. چنین ساختاری مشخصه جهشهای پایهمحور است؛ جهشهایی که معمولاً به تثبیت یک سطح قیمتی جدید منجر میشوند و احتمال بازگشت سریع آنها پایینتر از جهشهای صرفاً هیجانی است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.











ثبت دیدگاه